آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت صد و سیزده
زمان ارسال : ۲۳۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه
گونه طناز را بوسیدم و کنارش نشستم و دستش را توی دستم گرفتم.
ـ خدارو هزار مرتبه شکر که حالت خوبه.
ـ باورم نمیشه پیشمی. وقتی دایی بهم گفت گذاشتی رفتی داشتم می مردم از ناراحتی.
ملحفهاش را تا روی سینهاش کشیدم و گفتم:
ـ ح ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
م
00نوید خیلی طول میکشه ببخشه آخه بار اولش هم نبود هدیه که بی خبرگذاشت رفت دیگه خیلی ناراحت شده